6 مورد راجب به نگارگری در مکتب قاجار
سبک نگارگری در مکتب قاجار همه ی ویژگی های موضوعی و کاربردی یک مکتب نقاشی (نگارگری) را دارا می باشد. این سبک از نقاشی های مکتب قاجار نوعی سبک تلفیقی می باشد و در آن ویژگی های هنر نگارگری سنتی ایرانی نیز به وضوح دیده می شود. در واقع نگارگری مکتب قاجار از تلفیق نقاشی ایرانی با عناصر و شیوه هایی از سبک نقاشی اروپایی شکل گرفته است.
هر چند آثاری نزدیک به این سبک از دوره صفوی به نام فرنگی سازی در ایران رواج داشت، اما ابتدا در دوره زند و در ادامه آن در مکتب قاجار شکل کامل تری را به خود گرفت. در دوره قاجار هنر نگارگری بیشتر وابسته به درباریان بود و شاهان و شاهزادگان مهم ترین سفارش دهندگان آثار هنری و تنها حامیان هنر آن دوره بوده اند. در زمان حکومت فتحعلی شاه سبک دیوار نگاری آغاز شد از جمله دیوار نگاره های زیبا از آقا محمدخان و فتحعلی شاه در خرابه های کوشکی در کرج نمونه هایی از نقاشی، به سبک دیواری مکتب قاجار است.
فهرست مطالب
تاریخ مختصری از سلسله قاجار
فتحعلی خان از ایل اشاقهباش بود که برای اولین بار بزرگ ترین منصب نظامی یعنی سپهسالاری طهماسب دوم صفوی را به دست آورد. او سر انجام به دست نادر کشته شد. محمد حسن خان از آشفتگی ایران بعد از مرگ نادرشاه استفاده کرد و در شمال ایران قدرت را به دست گرفت. در این زمان محمد حسن خان سه دشمن اصلی داشت؛ احمد خان ابدالی، کریم خان زند و آزاد خان افغان.
احمد خان که به منظور تسخیر خراسان و استرآباد به این حدود لشگر کشیده بود، بالاخره مغلوب محمد حسن خان شد. آزاد خان افغان نیز از محمد حسن خان شکست خورد و به طور موقت آذربایجان به تصرف قاجارها درآمد. محمد حسن خان پسر خود، آقا محمد خان را بهطور موقت به حکومت آذربایجان گماشت و این نخستین تجربه حکومت آقا محمد خان بود. آخرین دشمن محمد حسن خان، کریم خان زند بود. او در سال ۱۱۷۲ ه.ق قمری در جنگ اشرف از سپاهیان کریم خان شکست خورد و توسط یکی از افراد ایل یوخاری باش قاجار به قتل رسید و پسران او به اسارت خان زند در آمدند.
کریم خان زند، پسران محمد حسن خان قاجار یعنی حسین قلی خان و آقا محمد خان را در دربار خود در شیراز نگه داشت. بعد از مدتی، کریمخان زند، حسین قلی خان را به حکومت دامغان گماشت. او در آنجا بر علیه ولینعمت خود قیام کرد و عنوان جهانسوز شاه را اختیار کرد. حسین قلی خان را نخستین شاه بی تاج و تخت قاجار میدانند. بعد از زد و خوردهایی که بین سپاه زند و حسینقلی خان رخ داد، قاجارها شکست خوردند و حسین قلیخان به دست اطرافیانش کشته شد.
نخستین شاه قاجار و موسس این سلسله، آقا محمدخان قاجار بود. او با تلاش بسیار توانست سلسله قاجاریه را تشکیل دهد و به دلیل نداشتن جانشین، برادر زاده او فتحعلی خان قاجار جانشین وی شد. مهمترین حادثه دوره فتحعلی شاه قاجار، دو دوره جنگهای ایران و روس است.
محمد شاه قاجار، جانشین فتحعلی شاه شد و بعد از محمد شاه، ناصرالدین شاه روی کار آمد. ناصرالدین شاه قاجار در حدود ۵۰ سال حکومت کرد. مهم ترین حوادث دوره ناصرالدین شاه، امتیازاتی است که به دولت های خارجی واگذار شد. معاهدات مهمی نیز در این دوره بین ایران و کشورهای خارجی بسته شد. بعد از ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه حاکم شد. امضای فرمان مشروطه، مهمترین واقعه این عصر بود. با روی کار آمدن محمدعلی شاه قاجار، مجلس به توپ بسته شد و مشروطه از ایران رخت بربست و سرانجام با روی کار آمدن احمدشاه، طومار سلسله قاجاریه در سال ۱۳۴۳ ه.ق در هم پیچیده شد.
نگارگری در مکتب قاجار
پیشینه نگارگری مکتب قاجار به دوره های قبل تر يعنی به اواخر صفويه و مخصوصاً دوران زنديه می رسد. دردوره صفوی دولت وقت، تمام کوشش خود را صرف آبادانی، ساختن کشور و رونق اقتصادي می کند. در نتيجه هم به دلایل اقتصادی و هم به دلایل نظامی (درمقابله با امپراطوری عثمانی) ايران و کشورهای اروپایی علاقمند به توسعه روابط با يکديگر بودند. اين روابط متنوع، همه جانبه از جمله هنری و فرهنگی هم بود.
در مکتب قاجار، درکنار نقاشی سنتی ايران يعنی نگارگری که در حال شکفتگی و کمال بود، نقاشی ديواری (ديوارنگاره) هم به دربار راه يافت. زندگی پرشکوه و با تجمل درباری خواستار تزيين قصر های گوناگونی بود که در اصفهان و قزوين و شهر های ديگر ساخته می شد. نگارگری بيشتر در خدمت تزيين کتاب بود و با خصوصياتی که داشت به کار آراستن کاخ ها نمی آمد. برای اين منظور نقاشی اروپایی سرمشق و نمونه خوبی بود. کاخ چهل ستون تحت تأثير نقاشی اروپا (رنسانس متأخر) و اکثرا بدست نقاشان همان سرزمين نقاشی شد.
صحنه ها، مجالس پذيرایی و بزم شاهانه، ورود سفيران، جنگ، رقص و باده گساری مضامین این نگارگری ها بودند. در مکتب قاجار کليسا های جلفا، شهر کوچک ارمنی نشين در کنار پايتخت (اصفهان) هم به وسيله نقاشان مسيحی نگارگری می شد. طبعاً در اينجا نقش ها معمولاً نمودار صحنه های زندگی مسيح و داستان ها و وقايع کتاب مقدس بود. در اين دوره نقاشان هلندی در اصفهان مدرسه نقاشی دائر کرده بودند و هنر خود و شگردهای آنرا به شاگردان ايرانی می آموختند. نگارگری مکتب قاجار به نوعی تعادل در پيوند ميان نقاشی سنتی ايران و نقاشی اروپایی می رسد.
در زمان حکومت کريم خان زند و تشويق او از هنرمندان و صنعتکاران و ارباب حرفه سبب شد ادبيات، معماری و نقاشی تحول و رونق زيادی پيدا کند، مخصوصاً در شهر شیراز پايتخت زنديه. در اين زمان هنر تصويری به غير از کشيدن تابلو، عبارت بود از نقاشی روی شيشه، قاب آيينه، گل و بوته روی قلمدان، کاشی و ميناکاری و تذهيب. درپايان قرن 18 و آغاز قرن 19 سلسله زند سقوط می کند و سلسله قاجار جای آن را می گيرد.
نقاشی و زندگی هنری مکتب قاجار در حقيقت از دومين پادشاه اين خاندان شروع می شود. فتحعلی شاه شخصاً بسيار دوستدار تجمل و شکوه بود. در زمان او مثل دوران صفوی، نقاشی ديواری در قصر ها و خانه های اعيان شهر های بزرگ مجدداً رواجی گرفت که قصر گلستان، تخت مرمر، باغ نگارستان تهران يا مقر وليعهد در تبريز از اين نمونه ها بود. نگارگری مکتب قاجار را که از اول قرن 19 شروع می شود و تا اوایل قرن بيستم ادامه مي يابد.
دوره قاجار، یکی از مهم ترین دوره ها در تاریخ زندگی زنان ایرانی محسوب می شود. بسیاری از ارزش های نو پدید آمد که رفتار کهن را دگرگون ساخت. تاثیر این تحول را در تصاویر نقاشی شده زنان این دوره نیز می توان مشاهده کرد. تعدد تصاویر زنان به جلوه هنر نگارگری در مکتب قاجار مدد رساند.
نقش زن در جامعه مدنی و هنری مکتب قاجار را می توان از رشد خودآگاه حاصل شده از تاثیرات غرب دانست. شروع و شیوع این خودآگاهی موجب رواج فرهنگی مآبی و غرب گرایی و به واسطه آن تغییر در تفکرات و رفتا گردید. این تغییرات در هنر مکتب قاجار و تصاویر زنان در نقاشی های آن زمان نیز تاثیر گذاشت. تحولات در کنار سبک ها و مکاتب رواج یافته شامل تک نگاره ، نقاشی ایرانی را تا حدی واقعگرا کرد که موجبات تصویر گری چهره زن با مشخصه های ظاهری قابل تشخیص زن ایرانی همراه با نمایش حالات و رفتارهایش که حاکی از تمایز شخصیتش با مردان بود را محیا کرد.
با اینکه در اوایل مکتب قاجار، نقش زنان در نقاشی ها بیشتر یا صرفا جنبه تزیینی داشته و برای تزیین کاخ ها و خانه های اشراف استفاده می شد ولی در دوره های بعد در شخصیت های کاملا عادی جامعه ظاهر گشته و در حال انجام فعالیت های روزمره به تصویر کشیده شده است. روند تاثیرات و تغییرات هنر نگارگری در مکتب قاجار، نقش و جایگاه زن را از شخصیت آرمانی و مثالی ادوار پیش از قاجار، به مرور، به ویژگی ها و تصورات زمینی نزدیک کرد.
دیوارنگاری در مکتب قاجار
واژه ديوارنگاری مترادف با واژه نقاشی ديواری، معادل با واژگان “mural painting” ،”wall painting” و “mural” است که به نوعی از نقاشی گفته می شود که در بستر ديوار اعم از سقف و کف شکل می گيرد. ديوارنگاری در بستر تاريخی خود در دو فضای بيرونی و داخلی شکل گرفته و با توجه به فضا، بستر و محيط اجرای آن تعريف و مفهوم می شود.
ديوارنگاری به عنوان يکی از رسانه های جمعی در تاريخ چند هزار ساله ايران به لحاظ مفهومی و موضوعی، با مصاديق تصويری متفاوتی در هر دوره و با توجه به منظومه معرفتی، اپيستمه يا روح دوران خود بروز و ظهور يافته است. در اين ميان ديوارنگاری مکتب قاجار به عنوان رسانه های همگانی با گستردگی تام به عنوان ابزاری همگانی در اختيار اين حکومت قرار می گيرد و علاوه بر امتداد خط سير تاريخی اين رسانه در انواع موضوع، با توجه به منظومه معرفتی
تازه ای جهت هويت بخشی به انديشه و گفتمان آن جان می گيرد.
در ملاحظات تاريخ نگاران و محققان ديوارنگاری مکتب قاجار، از انواع موضوعات تزيينی، بزمی، رزمی، مذهبی ياد می شود، اما انواع جزی تر آن در منظر نگاری طبيعی و مصنوع، باستان نگاری، تاريخ نگاری، عقبه نگاری و حتی ايل نگاری نيز مشاهده می شود.
آنچه مضامين و نحوه بيان آن را در ديوارنگاره های مکتب قاجار جالب توجه می نمايد، را هيابی اين مضامين با بيانی خاص در فضای عمومی است. رويکردهای تصويری پيکر نگارانه، استفاده از نقش های پيکر های دوره های پيش از ورود اسلام به ايران (چون رجوع به دوره های ساسانی)، استفاده از مضامين قهرمانی پيکر نگارانه در نقوش دروازه ها و سر در ها، همه نشان از آغاز دور هایی دارند که حکومت و مردم الگوهای انديشه ای و تصويری را به گونه ای ديگر تجربه می کنند.
هر چند تاريخگرايی، باستانگرايی و عقبه نگاری مکتب قاجار بنا بر انديشه ايرانشهری ادامه سنت ممتدی است که در دوره های پيشين و در بزنگاه های تاريخی مشابه نيز تجربه شده است؛ اما را هيابی مضامين پيکرنگارانه به فضاهای عمومی با سنت قهرمان نگاری با الگوهای تصويری ممتد و نشانه شناسانه، نشان از تحولی عميق در فضای فرهنگی جامعه و دربار دارد.
بدين لحاظ آنچه محور اين پژوهش قرار می گيرد، قالب بصری مضامينی است که به جهت اعتبار سياسی، فرهنگی و مشروعيت حکومت از الگو های قهرمانی و ملی که در انديشه ايرانشهری نمادی از شاهنامه گرايی است در فضای ديوار به عنوان بستری تبليغی جهت گفتمان سياسی مکتب قاجار بهره يافتند.
زن و هنر نگارگری در مکتب قاجار
ترکیب بندی و آرایش آثار نگارگری مکتب قاجار، تاْثیرپذیری از هنر نقاشی اروپایی را آشکار میسازد. علم پرسپکتیو در نقاشی قاجار نمودی رنسانسی دارد. در میان زنان درباری و بزرگ شدگان حرمسرا، زنانی بودند که به مراتب بلندی در شعر و ادبیات رسیدند. این امر حکایت از وجود و استفاده از معلمان سرخانه و آموزش های مکتبی بسیار بالاتر از سطح جامعه دربار بود که از شایع ترین شیوه سواد دار شدن دختران و زنان قاجار بوده است.
برخی از زنان و دختران اشراف به نگارگری تمایل نشان دادند. از شاگردان کمال الملک در نقاشی، بهار ایران الدوله است که موفق به دریافت گواهینامه از استاد گردید. از شاگردان دیگر کمال المک دختران نظم الدوله بودند که آثار آن ها در نمایشگاه های “پاریس” به نمایش گذاشته شده است. همای از زنان نقاش غیر درباری است که در نقاشی ناخنی و خط نستعلیق آوازه و آثاری به جا گذاشته است.
روابط ایران با اروپاییان و ورود افکار نوین در غالب جامعه مداری و هنر پردازی، باعث تبادل و تغییر تفکرات و نوع نگرش نسوان مکتب قاجار گردید. از زمان ورود و آشنایی زنان ایرانی با فرهنگ و آداب و رسوم و باورها و حقوق اجتماعی کشور های غربی، گرایش به نوعی آزادی خواهی در میان زنان رشد پیدا کرد و زنان در صدد تبیین جایگاهی برای خود بر آمدند.
اگرچه این روند کند و نامحسوس بود، اما به ریشه گیری قدرت و حضور آنان در جامعه و هنر ختم شد. از دیگر عوامل ارتباط با غرب که تاثیر زیادی بر روی نگارگری در مکتب قاجار و تصویر زنان آن دوره نیز داشته، ورود دوربین عکاسی از طریق دربار و رواج آن در میان مردم بوده است.
وجود زن در آﺛﺎر ﻫﻨﺮی ﻃی دوره ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن ﺗﺎرﻳﺦ ﻫﻨﺮ اﻳﺮان، ﻫﻤﭽﻮن ﺳﺎﻳﺮ ﻋﻨﺎﺻﺮ، ﺗﺎﺑﻊ ﻗﺎﻋﺪه انطباق بر نگرش و انسباط جامعه و هنرمندان جامعه است. ﺑـﺎ وﺟﻮد نهی ﺗﺼﻮﻳﺮﭘﺮدازی ﺑﻪ وﻳﮋه از اﻧﺴﺎن در اواﻳﻞ اﺳﻼم، ﻧﺴﺨﻪ ﻫﺎ و ﻧﻘﺎشی ﻫﺎی دﻳﻮاری ﻛﻪ در ﺑﺮﮔﻴﺮﻧﺪه نقوش اﻧﺴﺎنی ﻫﺴﺘﻨﺪ در ﻫﻨﺮ اﻳﻦ دوران ﻣﺸﺎﻫﺪه می ﺷﻮد. از زمان صفویان و ﺑﺎ ورود اروﭘﺎﻳﻴﺎن ﺑﻪ اﻳﺮان و ﺗﺄﺛﻴﺮاتی ﻛﻪ ﻏﺮب در ﻫﻨﺮ اﻳﺮان ﮔﺬارد، ﺷﺎﻫﺪ تصاویر ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻴﺸﺘﺮ از زﻧﺎن ﻫﺴﺘﻴﻢ. اﻳﻦ روﻧﺪ مکتب ﻗﺎﺟﺎر اداﻣﻪ ﭘﻴﺪا ﻛﺮد رﻓﺘﻪ و رﻓﺘﻪ ﺗﺄﺛﻴﺮ بیشتر از ﻫﻨﺮ ﻏﺮب ﺑﻪ ﺧﻮد ﮔﺮﻓﺖ.
ویژگی های نگارگری در مکتب قاجار
قاجاریان با بهره گیری از انواع تصاویر با واسطه ها و رسانه های گوناگون می خواستند به جهانیان اعلام کنند که آنها سلطنت ایران را پس از 40 سال جنگ خونین بدست آورده اند. آنها برای نفوذ دادن قدرت خود در اذهان مردم و بزرگ نمایی سلطنت خویش تصاویر تک چهره و یا دسته جمعی خانواده خود و یا دیدار سفیران خارجی را با آنها به نمایش می گذاشتند.
نگارگری مکتب قاجار به ویژه در دوره پادشاهی فتحعلی شاه با تاکید بر نمایش وجوه شاهانه به صورت هنری کاملا درباری درآمد و موضوع بیشتر نقاشی های مکتب قاجار بر دربار و درباریان متمرکز شد. ارتباطات گسترده با دنیای غرب در زمان قاجاریه و سفرهای سیاحتی مکرر شاهان و درباریان به فرنگ موجب نوعی شیفتگی به فرهنگ غربی شد و رفته رفته در سایر شئون زندگی دربار و درباریان رخنه کرده و تاثیر عمیقی بر نگرش آنها بر جای نهاد.
همچنین رواج نقاشی های موجود در سیاحتنامه های اروپایی با موضوعات مکتب قاجار و سپس رونق گرفتن صنعت عکاسی که بسیار مورد توجه حاکمان وقت بوده، در ادامه این روند بی تاثیر نبوده است. هر قدر ارتباط با دنیای غرب بیشتر و آسان تر می شد گرایش فرنگی سازی تقویت و رفته رفته به گرایش حاکم بر فضای هنری مکتب قاجار تبدیل می شد.
گرایش به هنر و دیدگاه غرب نزد هنرمندان و حامیان هنر نگارگری در مکتب قاجار فزونی گرفت و تا آنجا پیش رفت که پس از بازگشت کمال الملک از فرنگ و تمایل شخص پادشاه به روند غربی سازی، طبیعتگرایی غربی ها سال ها بر نقاشی ایران حاکم شد. این در حالی بود که در همان زمان اروپا به امپرسیونیسم در هنر خویش دست یافته بود.
نگارگران مکتب قاجار
از چهره های معروف نگارگری در مکتب قاجار می توان به صنیع الدوله – ابوالحسن خان غفاری، کمال الملک – محمد غفاری و محمود خان ملک الشعرا – صبا اشاره کرد.
نگارگری هزار و یک شب، نگاره لیلی و مجنون و نقاشی های روزنامه دولت علیه ایران از آثار صنیع الملک می باشد.
از برجسته ترین آثار کمال الملک نیز می توان نقاشی تالار آینه فالگیر یهودی و غروب شمیران را نام برد و همچنین تابلوی استنتاخ اثر محمود خان ملک الاشعرا از آثار نگارگری مکتب قاجار به شمار می رود. ابوتراب غفاری و میرزا موسی نیز از دیگر نقاشان مکتب قاجار می باشند.
نوشته شده توسط شرکت دیجیتال مارکتینگ فیبی لند .
دیدگاهتان را بنویسید