4 مورد درباره نگارگری در مکتب هرات
نگارگری در مکتب هرات، از یک تناقض تاریخی به وجود آمد؛ یعنی کینه خواهی و سخت کشی تیمور در عرصه سیاست، و خودباختگی در عرصه هنر او از یک سو، آخرین توشه زندگی مردم را با نامردمی تاراج کرد و از سوی دیگر دعوت به حمایت از هنرمندان و هنرورزان را داشت. تیمور با این دو سیاست چپاول مردم و تاراج هنرمندان مناطق مختلف و گردآوری آن ها در سمرقند محیطی را پدید آورد که در آن بنیه مالی قومی با نیروی انسانی کارآمد درهم آمیخت و پس از مرگ او عرصهای از کوشندگیهای هنری را فراز آورد که مکتب هرات نتیجه جدایی ناپذیر آن بود.
در نگارگی مکتب هرات دو هویت فرهنگی تاجیک و ترک (ایرانی و تورانی) درهم می آمیزد و در آداب نگارگری تحولی برمی انگیزد. دو فرهنگ مغولی و اسلامی در کنار هم قرار می گیرد و نظم و سامان تازه ای برقرار می کند که در آن نه تفرقه ای در وحدت زیبایی شناسی هنری پدید می آید و نه رخنهای در ایمان مذهبی و نیز مواریث دو ساحت متفاوت هنر ایرانی و چینی در هم ترکیب می شود و تجدید قوایی برای هنر نگارگری ایران به ارمغان میآورد.
فهرست مطالب
نگارگری مکتب هرات در دوران تیموریان
سرزمین خراسان از دوران باستان همواره یکی از چهار بخش بزرگ ایران محسوب شده و بسیاری از تحولات ایران به ویژه قبل از حمله ی مغولان به این سرزمین، در این منطقه صورت می پذیرفته و در دوره های مختلف به عنوان تخت گاه بسیاری از پادشاهان قرار میگرفته است. این منطقه پهناور دارای شهرهای مهمی بوده که یکی از آنها شهر هرات است.
هرات در اکثر دوره های تاریخی به عنوان یکی از مهم ترین شهرهای خراسان شناخته شده است، اما یکی از درخشان ترین دوره های تاریخی خود و اوج شکوفایی و زیبایی خود را در دوره تیموریان طی کرد.
هرات از جمله تختگاه های بزرگ تیموریان بود که در زمان شاهرخ (۸۰۷ – ۸۵۰ ه.ق) و بایسنقر ميرزا (۸۱۸- ٨٣٧ ه.ق) شكوفا شد و در زمان سلطان حسین بایقرا، چه از لحاظ علمی و چه از لحاظ هنری، به بار نشست. کارگاه بزرگ بایسنقر میرزا و پس از آن کارگاه و کتابخانه بزرگ سلطان حسین بایقرا مراکز بزرگ تولید نسخه های خطی و نگاره های با ارزش بودند که دستاوردهایی چون شاهنامه بایسنقری را به وجود آوردند، و پس از آن هنرمند بزرگی چون بهزاد را در درون خود پرورش دادند بایسنقر میرزا پس از اینکه فرمان حکومت هرات را از شاهرخ دریافت کرد کارگاه بزرگی در آن برپا کرد.
نگارگری هرات در زمان بایسنقر میرزا در ادامه مکتب شیراز آن ،زمان به یک سبک قانونمند و رسمی دست یافت که نمود آن در نگاره های اثری چون شاهنامه بایسنقری پدیدار شد، اما اوج نگارگری در مکتب هرات، در دوران حکومت سلطانحسین بایقرا رخ داد.
در دربار این پادشاه بود که شخصیتی توانمند چون بهزاد که سر آمد مصوران نامدار و استاد نادره کار و «مظهر بدائع الصور و مظهر نوادر هنر» و افندی و اسکندر بیک ترکمان بود پا به عرصه ظهور نهاد و تغییراتی اساسی و بسیار زیبا در این هنر به وجود آورد که باعث ماندگاری نام او در تاریخ هنر نگارگری مکتب هرات شد.
بهزاد از میراث گذشتگان و به خصوص دستاوردهای دو استاد معاصرش روح الله میرک خراسانی و مولانا ولی الله به خوبی بهره مند شد و سبکی را در نگارگری آفرید که به بیانی دیگر می توان آن را سبک و یا مکتب بهزاد دانست بهزاد در خلال یک دهه چنان تحولی در سنت نگارگری مکتب هرات به وجود آورد که تا آن زمان کسی به اندازه او در تاریخ هنر نگارگری این چنین تاثیرگذار نبوده است و این تأثیر چه در زمان حیات و چه در زمان مماتش وجود داشت. تولید نسخه های خطی با نگاره های بسیار نفیس در مکتب هرات چنان رونق داشت که این دوران به لحاظ هنری و همچنین علمی به رنسانس شرق شهرت یافت.
نگارگری در مكتب هرات تیموری با بهزاد به اوج خود رسید و شاگردان زیادی تحت تعلیم او در آمده و به پیروی از استاد خود آثار زیبا و گران بهایی را آفریدند. نگارگری مکتب هرات با حمایت های سلطان حسین بایقرا و وزیر کاردانش امیر علیشیر نوایی و با هنرمندان برجسته ای چون بهزاد و قاسمعلی و محمود مذهب و بسیاری کسان دیگر به اوج خود رسید و این اوج تا پایان حکومت تیموری و افول این حکومت همچنان باقی بود تا اینکه اصول و سنت های آن به مکاتب دیگر انتقال یافت.
نگارگری مکتب هرات پس از انقراض تیموریان
شهر هرات در سال «۹۱۳ ه۔ق» دو سال پس از مرگ سلطان حسین بایقرا توسط شیبک خان ازبک سقوط کرد. ازبک ها که از اعقاب جوجی پسر ارشد چنگیز خان مغول بودند، به رهبری شیبک خان یا شیبانی خان ازبک، هم زمان با ضعف تیموریان قدرت یافتند ودر مدت اندکی موفق به تصرف و استیلا بر ماوراءالنهر شدند.
پس از تصرف و غارت شهر هرات به دست ازبکان درسال «۹۱۳ ه.ق»، و سقوط حکومت تیموریان هرات که طی حملات ازبکان به کلی ویران شده بود ظاهراً مرکزیت هنری خود را در نقاشی از دست داد و بسیاری از هنرمندان نگارگری مکتب هرات این شهر را ترک کردند. بر اثر این جنگ ها بخش بزرگی از میراث هنری از بین رفت تا آنجا که خراسان وضعیت پیشین خود را که پیشوایی فرهنگ و تمدن بود، از دست داد.
شیبانی خان به پیروی از رویه نیاکان مغولی خود، تعداد زیادی از هنرمندان و صنعتگران را با خود برد و در بخارا اسکان داد۔ در سال «۹۱۲ ه.ق» و با مرگ محمد شیبانی خان ازبک افرادی که سبک بهزاد را در خراسان پیروی می کردند، به بخارا انتقال داده شداند و بنابراین سبک مکتب هرات در بخارا ظاهر شد.
به طورکلی می توان چنین گفت که هنرمندان نگارگری در مکتب هرات پس از تصرف این شهر و سقوط حکومت
تیموری، سه مرکز را برای ادامه فعالیت های هنری خود در نظر گرفتند:
- عده ای در هرات باقی ماندند و همچنان در آن شهر فعالیت های هنری خود را پیگیری کردند.
- عده ای مانند محمود مذهب، به شهر بخارا رفته و در نگارگری مکتب بخارا و تحت حمایت شیبانیان به فعالیت پرداختند.
- گروهی به حشهر تبریز انتقال داده شدند و در مکتب تبریز هنر خود را ارائه و به کمال رساندند۔ این گروه کسانی بودند که مانند بهزاد و برخی شاگردانش در ابتدا مدتی همچنان در هرات باقی ماندند و پس ازآن به تبریز انتقال داده شدند.
دسته ی اول از هنرمندان پس از تصرف هرات به دست شیبانیان، کسانی بودند که همچنان در آن شهر باقی مانده و به فعالیت خود ادامه دادند. ازجمله ی این نگارگران بهزاد و برخی از شاگردان او بودند که تا انتقالشان توسط شاه اسماعیل به تبریز همچنان در هرات باقی ماندند.
در میان این هنرمندان آن هایی که هنوز در هرات باقی ماندند، میرک، سرپرست و رئیس کتابخانه ی سلطان حسین بود که در سال «۹۱۳ ه.ق» در هرات فوت کرد۔ زمانی که شاه اسماعیل صفوی در غرب ایران قدرت یافت و مرکز هنری ایران به غرب یعنی تبریز انتقال یافت، همچنان تا مدت ها مکتب هرات، به عنوان مرکز هنری، توسط بهزاد و پس از آن توسط برخی از شاگردان بهزاد به فعالیت های هنری خود ادامه داد و تأثیر سبک بهزاد همچنان به عنوان شیوه ی هنری مسلط، در کارگاه هنری و نگاره های ساخت هنرمندان اين شهر تداوم داشت.
همان طور که قبلاً گفته شد، در سال «913 ه.ق» هرات توسط محمد شیبانی خان تصرف شد و پس از آن به مدت سه سال در دست شیبانیان بود۔ در این مدت شیبک خان ازبک همانند حاکمان تیموری دست از حمایت هنرمندان بر نداشت و کارگاه های هنری نگارگری مکتب هرات همچنان به فعالیت خود ادامه می دادند.
بهزاد نیز از جمله هنرمندانی بود که در مکتب هرات باقی مانده و در خدمت شیبک خان ازبک مقام پرارجی پیداکرده و به خلق آثاری همت گماشت. در سال «۹۱۲ ه.ق» در طی جنگ مرو که بین محمد شیبانی خان ازبک و شاه اسماعیل صفوی رخ داد محمد شیبانی کشته و ازبکان در جنگ شکست خوردند. و پس از آن صفویان بر هرات مسلط شدند، پس از این جنگ هنرمندان بسیاری از هرات به تبریز انتقال داده شده و یا مهاجرت کردند.
صفویان و نگارگری در مکتب هرات
با اینکه هرات پس از سقوط تیموریان به دست ازبکان، افتاد همچنان موقعیت فرهنگی و هنری خود را حفظ کرد کارگاه هنری هرات و به ویژه نگارگری مکتب هرات در دوره ی ابتدایی صفویان تا مدت طولانی برقرار بوده و بسیاری از هنرمندان تا مدت مدیدی در هرات که همچنان پایتخت مهم ولایتی تحت حکومت تبریز بود باقی ماندند و همچنان به فعالیت خود ادامه دادند. نسخ مصوّر فراوانی که در این دوران در هرات تهیه شده اند خود گواه این امر است.
نسخه های مصوّری که از مکتب هرات برجای مانده اند به لحاظ سبک نگارگری تفاوتی آشکار با ساخته های کارگاه تبریز دارند این نسخه ها غالباً در هرات و به خط سلطان محمد نور کتابت شده اند و دارای کیفیتی در حد نسخه های سلطنتی هستند. نسخه ی مصوّر ظفرنامه یکی از ممتاز ترین آنهاست. در صفحه ی آخر این کتاب سلطان محمد نور را خطاط، میر عضد را مذهب و بهزاد را مصوّر آن معرفی کرده اند.
تصاویر این نسخه ظفرنامه نشان دهنده ی اجرای بی نقص آنها توسط هنرمند و نگارگر کار آزموده ای است اما در صحت آنها به بهزاد تردید وجود دارد سبک نگارگری این ظفرنامه با ویژگی هایی چون طراحی قوی، رنگ های جاندار و ترکیب بندی شلوغ ولی به سامان مشخص می شود. نحوه ی بازنمایی صخره ها، درختان و ابرهای پیچان در برخی از نگاره ها تمایز آن را با سبک بهزاد نشان میدهد به طورکلی نگاره های این نسخه در مقایسه با آثار عهد سلطان حسين بايقرا روحیه ی شاداب تری را نشان می دهند که محتملاً از سلیقه ی حامی جدید ناشی شده است.
مکتب هرات در اواخر دوران شاه اسماعیل اول و اوایل سلطنت شاه تهماسب مرکز اصلی کتاب نگاری صفویان بوده است. بهزاد در آن سال ها هنوز در هرات اقامت داشته و کارگاه هنری این شهر را اداره می کرده است. نسخه هایی چون ظفرنامه یاد شده و خمسه نظامی «۹۳۱ ه.ق» زیر نظر او و با همکاری شاگردانی چون قاسم علی و شیخ زاده تصویر شده اند همچنین این فرضیه پنداشته می شود که با توجه به اختلاف قلمی که در شاهنامه تهماسبی وجود دارد برخی از نگاره های آن در کارگاه هنری هرات مصور شده باشند.
با این وجود نگاره های این اثر سترگ توسط نگارگران برجسته ای مصوّر شده که یا به طور مستقیم شاگرد بهزاد بوده اند و یا سخت تحت تأثیر این نگارگر توانا قرار داشته اند. مکتب هرات پس از انتقال بهزاد و برخی شاگردانش به تبریز همچنان به فعالیت هنری خود ادامه داده است.
با این وجود آنچه در این دوران به عنوان هنر نگارگری در مکتب هرات رواج داشت را نمی توان به عنوان مکتب هنری دانست، زیرا یک مکتب هنری دارای شاخصه ها و ویژگی و مختصات خاص خود می باشد و این ویژگی ها را در هنر نگارگری مکتب هرات صفوی نمی توان دید. هرات دوران صفوی به دلیل کشمکش ها و جنگ های بسیار زیاد بین دو حکومت صفوی و ازبکان چندان روی آرامش نمی دید و امنیت که یکی از مهمترین شاخصه های تمدن سازی بود در این شهر وجود نداشت و همین امر خود دلیلی بر عدم رشد و پیشرفت هنر و به ویژه هنر نگارگری در این شهر در دوران صفوی شد.
از طرف دیگر وجود مکتب هنری تبریز به عنوان پایتخت و به ویژه انتقال این مکتب به مشهد در دوران بعد، از جمله عوامل از رونق افتادن هر چه بیشتر مکتب هرات شد. هنرستان هرات پس از حملات مکرر ازبکان در حمله ای که به سال «٩٤٢ ه.ق» روی داد و به ویرانی شهر انجامید، رو به افول گذاشت و اعتبار خود را به کلی از دست داد.
هنرمندان مکتب هرات
در دوران شاهرخ هنرمندانی چون جعفر بایسنقری «خوشنویس»، قوام الدین «مجلد»، پیراحمد باغشمالی، میر خلیل، خواجه غیاث الدین و امیر شاهی سبزواری در کتابخانه بایسنقرمیرزا به فعالیت مشغول بودند.
بعد از مرگ شاهرخ و به سلطنت رسیدن سلطان حسین بایقرا هنرمندانی چون سلطانعلی مشهدی «خوشنویس»، کمال ادین بهزاد، یاری «مذهب»، روح الله میرک خراسانی ، حاجی محمد هروی «محمد سیاه قلم»، منصور و شاه مظفر در کتابخانه شاهی به تولید نسخ خطی نفیس مشغول بودند.
نوشته شده توسط شرکت دیجیتال مارکتینگ فیبی لند .
دیدگاهتان را بنویسید