3 مورد درباره رنگ در نقاشی ایرانی
رنگ در نقاشی ایرانی : رنگ، یكی از اساس یترین ارکان هنر نقاشی است. دربارۀ رنگ در نقاشی از دیدگاه های گونا گون بحث شده و جنبه های فیزیكی، روا نشناختی و فیزیولوژیكی آن بارها تحلیل شده است.
جدول محتواها
معرفی رنگ در نقاشی ایرانی
روش و سبک استفاده رنگ در نقاشی ایرانی بسیار ارزشمند است و با دقت فراوان اجرا می شود تا نقاشان به نتیجه مطلوب ظرافت و یکنواختی در رنگ های روشن دست یابند.
در قرون گذشته نقاشان ایرانی تمام صفحه آثار خود را با دقت رنگ آمیزی می کردند. نقاشان استاد، زمان قابل توجهی را صرف یک اثر هنری می کنند، نه برای اوقات فراغت، بلکه با فداکاری و در زمانهای خاص برای اطمینان از بالاترین سطح کیفیت و توجه به جزئیات. این میزان تعهد و دقت به ارزش ماندگار نقاشی نگارگر ایرانی به عنوان یک هنر ارزشمند کمک کرده است.
نقاشان ایرانی به پایبندی به هنر شهرت داشتند و از صبح تا شب برای خلق آثار هنری بدیع تلاش می کردند. آنها با همان انرژی و اشتیاق به کار خود به عنوان یک هنرمند با استعداد برخورد کردند و قلب و روح خود را در هر قطعه می ریختند.
یکی از ویژگی های بارز نقاشی ایرانی، دوری آگاهانه از سایه روشن است. در عوض، نقاشان فضاهای نقاشی خود را با رنگ های یکدست و خالص پر می کردند و جلوه ای بی نظیر و زنده ایجاد می کردند. این توجه دقیق به رنگ های نقاشی ایرانی و ترکیب یکی از دلایلی است که نقاشی ایرانی را به عنوان یک هنر بسیار ارزشمند و گرامی می شناسند.
پرسپکتیو به طور معمول ویژگی تعیین کننده نقاشی ایرانی نیست. برخلاف هنر غربی که اشیاء در پسزمینه کوچکتر و با جزئیات کمتر به تصویر کشیده می شوند، در نقاشی ایرانی، شخصیتها، حیوانات، گیاهان و سایر عناصر اغلب در اندازه و سطح جزئیات عناصر در پیشزمینه به تصویر کشیده می شوند.
این تکنیک اجازه می دهد تا رنگ های همه عناصر، صرف نظر از فاصله آن ها از بیننده، به همان اندازه خالص و روشن به نظر برسند. در نتیجه، رنگ در نقاشی ایرانی جلوه ای منحصر به فرد و گیرا ایجاد می کند که متمایز از سایر اشکال هنری است.
در نقاشی ایرانی هدف تقلید یا کپی برداری از واقعیت نیست. در نتیجه نقاشان ایرانی در مورد رنگ آمیزی لزوماً از حقایق عینی پیروی نمی کنند. با بررسی نقاشیها و مینیاتورهای قدیمی ایرانی، مشخص می شود که رنگ در نقاشی ایرانی استفاده شده تقلیدی از واقعیت نیستند.
بلکه به دلیل ارزش زیبایی شناختی و توانایی ایجاد یک حال و هوا یا فضای خاص انتخاب می شوند. این رویکرد به رنگ آمیزی به نقاشان ایرانی اجازه می دهد تا سبکی منحصر به فرد و فریبنده بیافرینند که با محدودیت های واقعیت محدود نمی شود.
تنوع رنگ در نقاشی ایرانی گواهی بر ذهن خلاق و تخیل هنرمند است. نقاشان ایرانی به جای محدود شدن توسط واقعیت، از رنگ برای برانگیختن حال و هوای خاص و خلق سبکی منحصر به فرد استفاده می کنند.
چیزی که از رنگ در نقاشی ایرانی بسیار چشمگیر است، نحوه قرارگیری و چیدمان آنهاست. هنرمند باید محل قرارگیری هر رنگ را به دقت در نظر بگیرد و از قرار گرفتن آن در محل مناسب و برقراری ارتباط و هماهنگی خاصی با رنگ های اطراف آن اطمینان حاصل کند. این توجه به جزئیات و دقت در جایگیری رنگ ها همان چیزی است که نقاشی ایرانی را جذاب و متمایز می کند.
رنگ در نقاشی ایرانی سنتی
در هنر سنتی ایران هفت طیف رنگی پرکاربرد و تاثیرگذار هستند. این رنگ های سنتی با عدد کامل هفت مشخص میشوند که اعتقاد بر این است که منعکس کننده درک سیستم وجود است. بر اساس باورهای عرفانی، از این رنگ ها تعبیرهای مختلفی شده است.
هفت طیف رنگی مورد استفاده در هنر سنتی ایران با دقت انتخاب و چیده شده اند تا حال و هوای خاصی ایجاد کنند. این رنگ ها ریشه عمیقی در فرهنگ ایرانی دارند و بخش مهمی از میراث هنری این کشور هستند. هنرمندان ایرانی با استفاده از این رنگهای سنتی در آثار خود میتوانند با ریشههای فرهنگی خود ارتباط برقرار کنند و سبکی منحصربهفرد و متمایز از سایر هنرها خلق کنند.
سه رنگ اولیه در نقاشی ایرانی سنتی سفید، سیاه و اُکر مکمل چهار رنگ ثانویه سرخ، زرد، سبز و آبی است.
در تئوری رنگ، سفید به دلیل عدم وجود رنگ، رنگ محسوب نمی شود. اغلب به عنوان رنگ خنثی یا بی رنگ شناخته می شود. اما همانطور که اشاره کردید در فیزیک نور، رنگ سفید از ترکیب همه رنگ های نور به دست می آید.
در فرهنگ ها و نظام های اعتقادی مختلف، رنگ سفید می تواند معانی نمادینی مانند پاکی، بی گناهی و صلح داشته باشد. همچنین می تواند نور، خوبی و وضوح را نشان دهد.
در اصول رنگ های نقاشی ایرانی سنتی، سیاه یک رنگ در نظر گرفته می شود. به طور سنتی، سفیدی به عنوان اساس همه رنگ ها در نظر گرفته می شد و اعتقاد بر این بود که موجوداتی با این رنگ ها ناپدید می شوند و در سیاهی نابود می شوند. در تعبیری دیگر، سیاه را نماد صفات شکوهمند می دانند. عرفان ایرانی تهذیب نفس و خروج از ظواهر را در دو رنگ سیاه و سفید می بیند.
اخرایی رنگی است که نماد زمین و دنیای زندگی فیزیکی است. این رنگ زرد مایل به نارنجی است که اغلب با خاک و طبیعت مرتبط است. در هنر گاهی اوقات از اخر برای نشان دادن بدن انسان و شکل زن استفاده می شود. جسمانی و آرامش افقی که در این رنگ وجود دارد، کیفیتی منفعلانه و زنانه به آن بخشیده است. از طرف دیگر خاکستری رنگی است که از ترکیب سیاه و سفید ایجاد می شود. اغلب برای نشان دادن بی طرفی، تعادل و آرامش استفاده می شود.
کاربرد رنگ در نقاشی ایرانی
رنگ های نقاشی ایرانی به دو دسته رنگ های روحی و رنگ های جسمی تقسیم می شوند که در ادامه به آنها می پردازیم.
رنگ های روحی
درست است که رنگ های آبرنگ و جوهر که شفاف هستند و قدرت پوشانندگی کمتری دارند اغلب به عنوان رنگ های روحی نامیده می شوند. کار کردن با این رنگ ها می تواند چالش برانگیزتر باشد زیرا برای رسیدن به سطح اشباع و شدت مطلوب نیاز به لایه بندی و ترکیب بیشتری دارند.
یکی از تکنیکهایی که معمولاً هنگام کار با رنگهای روحی استفاده میشود، مرطوب کردن سطح کاغذ قبل از اعمال رنگ است. این به پخش یکنواخت تر رنگ کمک میکند و جلوهای نرم تر و ترکیبی تر ایجاد میکند.
به طور کلی، رنگ های روح میتوانند افزودهای ارزشمند به جعبه ابزار یک هنرمند باشند، زیرا میتوانند جلوههای ظریف و ظریفی ایجاد کنند که دستیابی به آن با رنگهای ماتتر دشوار است. با این حال، آنها نیاز به تمرین و آزمایش برای تسلط دارند.
رنگ های جسمی
رنگ های گواش و اکریلیک اغلب به عنوان رنگ های فیزیکی طبقه بندی می شوند زیرا قدرت پوشش بیشتری نسبت به آبرنگ یا جوهر دارند. این بدان معنی است که آنها را می توان با روش خشک راحت تر اعمال کرد و می توانند اشتباهات یا لایه های قبلی رنگ را به طور موثرتری بپوشانند.
گواش نوعی رنگ مبتنی بر آب است که شبیه آبرنگ است، اما رنگدانه بیشتری دارد و شفافیت بالاتری دارد. می توان آن را روی کاغذ یا بوم استفاده کرد و به سرعت خشک می شود و مات می شود. از طرف دیگر رنگ اکریلیک نوعی رنگ مبتنی بر آب است که دوام و انعطاف پذیری بیشتری نسبت به گواش دارد. می توان از آن بر روی سطوح مختلف از جمله کاغذ، بوم، چوب و حتی پارچه استفاده کرد.
از آنجایی که رنگهای فیزیکی قدرت پوشش بیشتری دارند، میتوان از آنها برای ایجاد جلوههای پررنگ و پر جنب و جوش استفاده کرد که دستیابی به آن با رنگهای شفافتر دشوار است. آنها همچنین می توانند لایه بندی شوند و برای ایجاد طیف وسیعی از بافت ها و افکت ها ترکیب شوند.
به طور کلی، رنگهای فیزیکی میتوانند افزودنی ارزشمند به جعبه ابزار یک هنرمند باشند، زیرا انعطافپذیری و تطبیقپذیری بیشتری نسبت به رنگهای شفاف دارند. با این حال، آنها نیاز به تمرین و آزمایش برای تسلط دارند.
نوشته شده توسط شرکت دیجیتال مارکتینگ فیبی لند.
دیدگاهتان را بنویسید