تاثیر 7 دوره بر نقاشی دوران کهن ایران
امروزه بخش عظیمی از نقاشی دوران کهن ایرانی، باعث زیبایی موزه های معتبر دنیا است. نگاره های نفیس «مکتب اصفهان» از بیشترین آثار ایرانی در این موزه ها هستند. نقاشی هایی که صدها سال قبل دنیا را جذب خود کردند.
نقاشی کهن ایران که از آن به نام نگارگری یاد می شود، در بر گیرنده بخش عظیمی از مشهور ترین آثار هنرمندان این سرزمین است. نگارگری ایران شامل آثاری از دوران های مختلف تاریخ اسلامی ایران است که اکثرا به صورت تصویر سازی کتاب های ادبی و تاریخی اختصاص داشت.
فهرست مطالب
نقاشی دوران کهن
به نمایش در آوردن طرح ها و نقش های ذهنی و خیالی به شکل خطی یا با رنگ های خالص و درخشنده به شکل تزیینی و کاربردی به کمک وسایل خاص بر روی سطوح مختلف را طراحی و نقاشی کهن می گویند.
نقاشی ها و طرح های کهن ایرانی براساس آموختهها و کمک گیری از ظواهر طبیعت، با تکیه بر احساس و درک هنرمند در چهارچوبی معیین و موضوع های گوناگون مذهبی، حماسی، عرفانی، تخیلی و … به اجرا در می آید.
از دوران کهن آثار تصویری نسبتا کمی بر جای مانده است، که اهمیت تاریخی بالایی دارند ولی برای مطالعه دقیق سبک شناختی کافی نمی باشند. مدارک از نقاشی دوران کهن به ندرت یافت می شود، خصوصا در مورد نقاشی صدر اسلام این مدارک نادرتر است.
نقاشی دوران کهن خود نیز به چندین دوره دیگر تقسیم می شود که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم:
- دوران نوسنگی
- دوران هخامنشی
- دوران اشکانی
- دوران ساسانی
- دوران اموی
- دوران سامانی
- دوران سلجوقی
هنر دوران نوسنگی در ایران
دوران نوسنگی 9 هزار سال قبل از میلاد مسیح آغاز شد و تا 4 هزار سال مانده به میلاد ادامه یافت. رد پایی از قدیمی ترین آثار به جا مانده از این دوران را می توان در مکان های نوسنگی مخصوصا در غرب زاگرس یافت. شکل و آذین بندی سفالینه ها در مناطق مختلف فلات ایران با یکدیگر تفاوت هایی دارند ولی اکثر دارای ویژگی شیوه ساخت مواد و خواص مشترکی هستند.
در دوران معروف به دوره مس و سنگ، مشخص ترین نوع سفالگری به رنگ های قرمز و نخودی نقش دار شده است و به رنگ سیاه و الگو های هندسی و بیشتر به روش هاشور زنی دیده می شوند.
نقش های انسانی، هندسی، حیوانی و همچنین نقشمایه هایی مانند کوه، آب، خورشید و ماه که به صورت ابتدایی و با خطوط ساده به تصویر کشیده شده اند از رایج ترین مواد نقاشی دوران کهن ایران بودند. همچنین در شماری از آثار شاهد نقوشی تلفیقی از انسان و حیوان هستیم که دارای جنبه اسطوره ایی هستند.
به کارگیری چرخ سفالگری و ساخت سفالینه های متقارن به هزاره چهارم قبل از میلاد در نواحی تپه سیلک، تپه حصار، تل باکون، شوش و… می باشند. این اشیاء شامل کاسه، ظروف دهان گشاد، جام و پیاله های پایه داری هستند که معمولاً به رنگ کرم یا زرد نخودی است که با رنگ سیاه یا قهوه ای تیره و نقش های هندسی و جانوری و ترکیبی تزیین، نقش و نگار داده شده اند.
هنر دوران هخامنشی در ایران
هنر ایران در دوران هخامنشیان اکثرا بر پایه احترام و بزرگداشت مقام پادشاهان این سلسله استوار بوده است. هنر این دوران، تركیبی از هنر اقوام مختلفی است كه تابع پارسیان بوده اند و هخامنشیان با بهره گیری مناسب از این هنر های مختلف و ریختن كلیه جلوه های هنری اقوام و ملل مختلف در یك قالب به هنر خود اعتلا بخشیده اند.
آثار به جای مانده عمق پیشرفت هنرمند ایرانی را در این زمینه های هنری به تصویر می كشند. نقش برجسته های تخت جمشید نیز در دسته گنجینه هنر دوره هخامنشی به شمار می روند كه هر کدام مجموعه ای از تصاویر غنی و نقاشی کهن دوران هخامنشی را به نمایش در می آورد و علاوه بر آن گویای بسیاری از آداب و رسوم رایج در مکتب هخامنشی اند.
در نقش های برجسته تخت جمشید صحنه هایی از مراسم و مناسک رایج در پایتخت شاهان هخامنشی وجود دارد كه عموما پیكره پادشاه، كانون اصلی هر صحنه است.
هنر دوران هخامنشی بیشتر در بر گیرنده هنر معماری است.
هنر دوران اشکانی در ایران
پس از سقوط سلوکیان و به سلطنت رسیدن دولت اشکانی در ایران، سه دسته از هنر نقاشی را می توان در آثار آن ها تشخیص داد :
- نقاشی کاملا یونانی
- نقاشی ترکیبی یونان و ایران
- نقاشی کاملا ایرانی
نقاشی در دوران اشکانی، در طراحی نمای خانه استفاده می شد به این صورت که نگارگران، نمای خانه ها را با طرح هایی مثل شکار و نبرد، مراسم مذهبی و گذر بزرگ زادگان نقاشی می کردند.
در بسیاری از آثار نقاشی کهن ایرانی این دوران، هدف انتقال یک خبر یا گزارش به بیننده است. در این دوران، هنر به جای توجه داشتن به زیبایی های بدن، به جنبه روحانی و مذهبی اثر توجه دارد و این باعث شده هنر دوران اشکانیان سرد و بی حرکت باشد. بیشتر طرح ها دارای مرز های مشخصی هستند به این صورت که هنرمندان مرز های عناصر و اندام های خلق شده را بسیار واضح به تصویر می کشند.
در اماکن و بنا های برجا مانده دوران اشکانیان تزئینات نقاشی نیز به چشم می خورد. در کوه خواجه سیستان که جزیره ای است در دریاچه هامون، در میان بنا های مخروبه آن نقاشی دیده می شود.
تزیین این محل شامل گچ بری با نقشه پیچ پیچی از خطوط مستقیم و عمود بر یک دیگر و دندانه های اَره ایی و دایره های پیچیده است. همچنین در نقاشی های ذکر شده با رنگ های تخت و بدون سایه روشن، و با قلم گیری سیاه در مرز پیکر ها مواجه می شویم.
نقاشی دیواری در دوران اشکانیان توسعه بسیاری یافته بود تا جایی که دانشمندان عقیده دارند که یکنواختی نقوش برجسته این زمان ممکن است انعکاسی از نفوذ نقاشی در آن باشد. نقاشی دیواری و گچبری رنگی از هنر های رایج در دوره ی هخامنشی بودند. احتمالا راه و روش دیوارنگاری از غرب بود و در این جا با گچبری ترکیب شده بود. نقاشان اشکانی دیوار ها و سقف ها را با تصاویر مذهبی یا دنیوی آراسته می کردند.
نقاشی کهن دیواری کشف شده در ناحیه غربی حکومت اشکانیان، ویژگی های هنر اشکانی را به طرز بارزی نشان می دهند. دیوارنگاره های مرسوم به “میترا در نخجیرگاه” در کاوش های شهر باستانی “دورا اُروپوس” در سوریه پیدا شده است که بسیار شرقی تر از نقاشی های کوه خواجه است.
در بین موارد موجود در هنر مکتب اشکانیان، می توان عناصر یونایی و هخامنشی را باز شناخت. به عنوان نمونه می توان به نقاشی دوران کهن بر پیکره «آفرودیت» (در اساطیر یونانی ملقب به الههٔ عشق)، با سبک و شیوه یونانی، و پیکره شیر دال و اسب بالدار، با سبک و شیوه هخامنشی، بر روی پیاله های شراب خوری وجام های عاجی شهر نِسا اشاره کرد.
رنگ هایی که در این نقوش مورد استفاده قرار گرفته است، بسیار متنوع و جالب توجه است و پر از حس زندگی است. البته که رنگ ها فارق از سایه روشن و بسیار تخت استفاده شده است و به نقاشی حجم و بُعد نداده است.
هنر دوران ساسانی در ایران
با بر روی کار آمدن امپراتورى ساسانى شروط اجتماعى و سياسى تازهای به وجود آمد که در تغییر و تحول هنر ايرانى تأثير به سزایی داشت.
هنر مکتب ساسانی در نقاشی دیواری و نقاشی دوران کهن ایران نیز نسبت به ادوار پیشین پیشرفت چشم گیری داشت. با توجه به ساخت بنا های عظیم و کاخ های مجلل، لزوم زینت بخشیدن به دیوار ها امری اجتناب ناپذیر بود.
ویژگی های بارز نقاشی دوران کهن ساسانی :
- به دنبال از هنر نقاشی دیواری در ادوار پیشین مخصوصا اشکانیان، این تصاویر نیز دارای کیفیتی بالاتر در مباحث باشکوه و شاهانه هستند.
- شیوه این نقاشی های دیواری، به کارگیری رنگ های تخت، فارق از سایه روشن و پرداخت رئالیستی، همراه با دورگیری های تیره است. خطوطی که جهت دورگیری استفاده شده است دارای ارزش خطی است، و با زخیم یا نازک شدن تلاش در به نمایش گذاشتن حجم دارد.
- عدم عمق نمایی از دیگر ویژگی های این نقاشی کهن ایرانی است که به واسطه سطح رنگ تخت تقویت می شود.
- استفاده از زینتکاری ها و جزئی نگری
در شهر «دورااوروپوس» نیز نقاشی های دیواری از دوران ساسانی موجود است که صحنه نبرد را به تصویر می کشد. البته باید بگوییم که جز خطوط اصلی چیز دیگری از آن باقی نمانده است و ظاهرا متعلق به عصر شاپور اول است و صحنه های جنگ هم ارتباطی با یک دیگر ندارند.
هنر دوران اموی در ایران
با بر روی کار آمدن دولت و حکومت های اولیه اسلامی و آغاز صدر اسلام در دوران امویان آن اندازه از عطش اولیه مذهبی و تحت تاثیر بودن از فرهنگ و تعالیم اسلامی بسیار بیش از حد نیاز بود که باعث بی توجهی به تجملات و هنر و معماری تا مقداری شد به صورتی که در این دوره اعراب شیوه و طرح مستقل از خود نداشتند و تمام هر آنچه که در آثار خود در صدر اسلام بهره گرفتند، همان هنر ترکیب شده از گذشته خود به همراه معماری و نقاشی دوران کهن ایرانی بود و همین دلیل نادر بودن آثار هنری موجود از دوران امویان و یا عدم وجود اطلاعات از آن دوره تا به امروز شده است.
مطالعات و تحقیقاتی که از دوره امویان صورت گرفته، به علت وجود نداشتن و فقدان آثار بر جای مانده از آن دوره با مشکل مواجه است. اما با این وجود شواهد و مدارکی وجود دارد که نوع پوشش عصر ساسانیان در ایران در زمان صدر اسلام هم کماکان مورد استفاده بوده است.
آثار نقاشی کهن موجود در این رابطه و پارچه هایی که به عنوان تن پوش ها دیده شده است تا حدی بسیار محدود قابل تشخیص اند و می توان نتیجه گرفت که پوشش ایرانیان هم در دوره اولیه اسلامی بسیار شبیه به همان تن پوش های عصر ساسانی بوده است.
نقاشی قصر ها
حمام و اتاق های قصر “عمرا” در کشور اردن آرایش دیده با نقاشی دیواری، دوران کهن ایرانی هستند و نقاشی های هر اتاق نیز دارای ویژگی های تزیینی مخصوص خود می باشد. در یکی از اتاق های این کاخ مجلسی نشان داده شده است که در آن 6 نفر با لباس های زرنگار و در نهایت زیبایی در مقابل یک امیر، نمایانده شده اند.
در دیگر نقاشی دیواری های این قصر به نقاشی هایی از پیکره های زنان و مردان، برجهای دوازده گانه، نقوش انسانی و جانوری شبیه خرس در حال نواختن ساز، تصاویر حیوانات و صحنه های شکار بر می خوریم. منبع بسیاری از این نقش مایه ها را می توان در هنر اروپایی یافت.
هنر دوران سامانی در ایران
هم زمانی تاریخی حکومت سامانی و آل بویه، تحول فرهنگی و هنری گسترده ای را در نقاشی دوران کهن ایران سبب شد. در این دوران، سامانیان و آل بویه در آثار هنری خود از هنر مکتب ساسانی تأثیر پذیرفتند، ولی تأثیرات آن ها از جهت هایی با هم دیگر متفاوت است.
آثار و نتایج بر جا مانده حاکی از آن است که تأثیر پذیری هنر مکتب سامانی از هنر سغدی – ساسانی و هنر آل بویه از هنر عرب – ساسانی، یکی از دلایلی است که تأثیر پذیری متفاوت این دو دوره را از هنر ساسانی منجر شده است. در عین حال تلاش این دو حکومت برای کسب مشروعیت ملی نزد توده مردم، عامل اصلی بروز تفاوت در تأثیرپذیری آن ها از هنر ساسانی است.
اقدامات فرهنگی حکومت سامانی شکوفایی هنری چشمگیری را در این دوران سبب شد. البته از این میان سهم هنر سفالگری بیش از هنر های دیگر بود.
مراکز سفالگری زیادی در قلمرو سامانی فعال بودند که در بین آن ها، «نیشابور» درخشش بیشتری داشت. البته در این شکوفایی هنری، نقش هنر پیش از اسلام و نقاشی دوران کهن مخصوصاً ساسانیان را نمی توان نادیده گرفت.
دوران حکومت سامانیان دیوارنگاری ها و سفالینه های منقوشی در نیشابور کشف شده که در آنها تاثیرات هنر ساسانی و آسیای میانه دیده می شود. چهره های گرد با چشمان تنگ و دهان کوچک از ویژگی های رایج در چهره نگاری این دوره بوده است.
هنر دوران سلجوقی در ایران
سلجوقیان که نسب آنها به «سلجوق بن دقاق» می رسد طایفه ای بودند از ترکمانان غز و خزر که در روزگار سامانیان در دشت های خوارزم و سواحل دریای خزر در آن سوی رود جیحون سکونت داشتند. ترکمانان مکتب سلجوقی در حدود سال ۴۱۶ هجری قمری در ماوراءالنهر سر به شورش برداشتند؛ ریاست ایشان در آن زمان با «ارسلان بن سلجوقی» بود.
از قرن چهارم هجری و در دوران سلجوقیان سبکی در نگارگری ایرانی پدیدار می شود که آن را سبک سلجوقی مینامند. نگارگری و نقاشی در مکتب سلجوقی که مربوط به دوران حکومت سلجوقیان در ایران است اولین مکتب نقاشی کهن ایران بعد از اسلام است که در آن تاثیرات هنر ایرانی کاملا مشهود است و کم کم نگاره های هنر عربی (مکتب بغداد) از آن کنار می رود.
از نظر دیداری در این مکتب همچنان ترکیب بندی های ساده، همچون مکتب بغداد حفظ شده ولی تأثیراتی که از نقاشی ساسانی (پیش از اسلام) و سلایق شرق دور (چین) بر این مکتب حاکم شده, تفاوت عمده ی آن با مکتب بغداد است. از دیگر تفاوت ها این که در نقاشی این مکتب پس زمینه را رنگ می کردند و معمولاً رنگ ها سرخ بودند و از نقوش اسلیمی زیاد استفاده می کردند.
برخی از ویژگی های نقاشی کهن ایرانی در مکتب سلجوقی :
- رنگ تصاویر محدود و تخت با خطوط کناره نما مورد استفاده قرار می گیرد.
- صحنه ها در این تصاویر اغلب خلوت و ترکیب بندی ها ساده و متقارن هستند و مشابهت هایی با حجاری های دوره ساسانی دارند.
- موضوع اغلب تصاویر بزم و رزم است.
نقاشی در دوران سلجوقیان که به دلیل ویرانگری های بعدی مغولان فقط تعداد معدودی از آن باقی است، نظیر قوالب دیگر هنری این دوره، شدیدا آرایشی و دارای ویژگی هایی شبیه مشخصه های نقاشی روی سفالینه ها است. در این دوره بود که نظامی شاعر معروف خمسه خود را سرود که در ادوار بعد الگویی برای نقاشان ایران گردید و شهرت همه جانبه ای پیدا کرد.
رواج نقاشی بر روی آثار سفالی به منظور ايجاد يک صحنه مستقل به جای اجرا بر كاغذ يا بر پرده، نشان از رونق نقاشی کهن در اين دوران است. نقاش سلجوقی در پاره ای از موارد ناچار شده است برخی از نگاره اثر خود را با حجم كاسه متناسب سازد ولی هرگز اصالت نقاشی خود را در اين رهگذر فدای اين گونه ملاحظات نكرده است.
نوشته شده توسط شرکت دیجیتال مارکتینگ فیبی لند .
دیدگاهتان را بنویسید